1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 499  تاريخ مخابره خبر:  ۲۲/۸/۱۳۸۷  نوع : نقد
 کد خبر : 138708260106  ساعت مخابره خبر: ۱۵:۲۱:۳۹
    ۱۳۸۷/۰۸/۲۲                              تاريخ نشر خبر :  
 

نگاهي به فيلم "به همين سادگي"

فيلم سينمايي "به همين سادگي" سيدرضا ميرکريمي، برشي جزئي‌نگرانه از زندگي بي‌اوج و فرود زني سنتي در آستانه کشفي نو است و به مدد اين پرداخت مي‌تواند زنانگي را به ساختار کلي اثر پيوند دهد.

ميرکريمي طبق سنت مألوف کارنامه خود در جديدترين فيلمش هم دست به تجربه‌اي خاص زده است. او اين بار سراغ زنان رفته که معمولاً در آثار او حضوري پررنگ ندارند، ضمن اينکه مذهب و سنت دو مولفه تکرارشونده در مجموعه آثارش هستند.
از اين وجه شايد بتوان در اولين گام اهميت و تأثير حضور يک فيلمنامه نويس مستقل و پيوند مناسب دغدغه‌ها و نقطه‌نظرهاي وي با کارگردان را در "به همين سادگي" مورد توجه قرار داد. شادمهر راستين که سابقه پرداختن به زنان و دغدغه‌هاي خاص آنان را در فيلمنامه‌هاي "اين زن حرف نمي‌زند"، "چند روز بعد" و ... دارد، اين بار تفکر و دغدغه‌هاي خاص خود را برجسته مي‌کند.
"به همين سادگي" فيلمي زنانه است، نه فقط چون شخصيت محوري يک زن سنتي خانه‌دار است، نه چون فيلم از ابتدا تا انتها با دلمشغولي‌هاي ساده و در عين حال دروني او سر و کار دارد و نه فقط ... "به همين سادگي" فيلمي زنانه است بيشتر به اين دليل که پرداختي زنانه در جزئيات دارد و توانسته از دل جزئيات عادي و معمولي دنياي بي‌اوج و فرود زني عادي و سنتي را ترسيم کند.
طاهره زني خانه دار و مادر دو بچه است و برشي از يک روز زندگي او در فيلم مورد بررسي موشکافانه قرار گرفته است. پرداخت اين جزئيات به گونه اي است که مخاطب مانند يک فرد از بيرون به تماشاي اين تابلو به ظاهر عادي نمي نشيند، بلکه مي‌تواند به عمق موقعيت منفعلانه يک زن خانه و يک روز از زندگي او نفوذ کند.
اين مهم ممکن نمي‌شود مگر از ذهني که اين وجه را فراتر از مولفه‌هاي ظاهري به زواياي پنهان وارد کند. در واقع پرداخت زنانه فيلمنامه است که اين برش تکراري را جذاب جلوه مي‌دهد. طاهره زني است که به تصور اطرافيان خوشبخت است. اما چهره‌اي که از او ارائه مي‌شود، زني افسرده از تکرار و در برزخ کشف گره‌اي در درون خود است و بي‌شباهت به زني در آستانه فروپاشي نيست.
پرسش اين است که مشکل طاهره چيست؟ نه طاهره جواب را مي‌داند و نه نويسنده و کارگردان قصد دارند پاسخي به آن بدهند. چرا که ارائه پاسخي محض مي‌تواند به نشانه محدود نگه داشتن مسئله او در دل موقعيتي خاص باشد. اما وقتي اين سير دروني و شخصي دور از جار و جنجال‌هاي رايج به تصوير درمي‌آيد، وجهي همه‌شمول پيدا مي‌کند و بدل به آينه‌اي از يک جمع مي‌شود.
فرورفتن طاهره در باتلاق زندگي روزمره جايي به اوج خود مي‌رسد که او نمي‌تواند با بچه‌هايش هم ارتباط عاطفي برقرار کند. به اين ترتيب چهره‌اي که از او بر ذهن مخاطب باقي مي‌ماند، يک زن تنهاست که همه او را سنگ صبور خود مي‌دانند، ولي خود عاجز از برقراري ارتباط و ديالوگ با ديگران است.
دخترش او را به خلوت خود و دوستانش راه نمي‌دهد، پسرش نمي‌خواهد با او به کلاس زبان برود، همسرش فرصت حرف زدن با او را ندارد مگر به خاطر کار و نقشه‌ها و تلختر از همه اينکه درمي‌يابد منشي شرکت ارتباطي بيشتر با نزديکانش دارد. فاصله‌اي عميق که به تنها ماندن طاهره و فرورفتن او در خود انجاميده و شايد بيروني‌ترين نشانه آن بي‌اطلاعي دختر از صداي مادر باشد وقتي زمزمه سر مي‌دهد.
طاهره از ابتداي فيلم يک تصميم دارد ولي براي انجام آن دچار ترديد است. چمداني که چند بار بسته و باز مي‌شود و تماس تلفني مادر که بي‌جواب مي‌ماند، حکايت از تصميم طاهره براي ترک دارد. ولي وقتي مخاطب با او همراهي مي‌کند، به علتي مشخص براي ترک خانه از سوي اين زن نمي‌رسد، چرا که خود او هم در حال کشف و شهود است و ... نمي‌داند "چه مرگش است!"
مسئله طاهره به عنوان نماينده‌اي از زنان سنتي به گونه‌اي دروني است که شايد نتوان آن را توصيف کرد. شايد بهترين نمود آن در ارتباطي گنجانده شده که طاهره با مرد خانه مقابل دارد و او را در بقالي مي‌بيند. او به عنوان زن سنتي سر صحبت را با مرد باز مي‌کند آن هم درباره پختن ماکاروني؛ تنها حيطه‌اي که مي‌تواند در آن نظر بدهد بدون آنکه به ندانستن متهم شود.
اين تنها مقوله‌اي است که طاهره مي‌تواند در آن احساس قدرت کند و متأسفانه تنها حريم تعريف‌شده براي زنان خانه‌دار. همين کنش کوچک از چنين کاراکتري مي‌تواند آشفتگي‌هاي روح او را برجسته کند و هنگامي که زن همسايه از طاهره مي‌خواهد به عنوان زني خوشبخت براي ازدواج دخترش استخاره کند؛ اين ترديد، تعلل و نگراني خود را بروز مي‌دهد.
طاهره استخاره مي‌کند براي خودش و مي‌توان حدس زد که احتمالاً نيت و پاسخ او برخلاف آنچه بر زبان مي‌آورد، آمده است. ميرکريمي از حيث تجربه قصه‌اي زنانه با ويژگي‌هايي خاص که در پرداخت و کارگرداني نمود دارد، وارد حيطه‌اي خاص و جديد شده است.
اما مهمتر اينکه هر چند در فيلم‌هاي قبل او زنان کمتر نقش محوري داشتند، اما رويکرد ميرکريمي به آنان سهل‌الوصول نيست و اين وجه از انتخاب فيلمنامه‌نويسي آشنا به اين حيطه نشأت مي‌گيرد. او با نگاهي آسيب‌شناسانه به عمق موقعيت قهرمان قصه فيلمي مي‌سازد که اگر هم به عادي بودن متهم مي‌شود، اهميت تجربه‌گرايي را همچنان براي خود حفظ کند.
فيلم سينمايي "به همين سادگي" با بازي هنگامه قاضياني و مهران کاشاني در نقش‌هاي اصلي از آخرين روزهاي سال 86 بر پرده سينماهاي تهران رفته است. اين فيلم در بيست و ششمين جشنواره بين‌المللي فيلم فجر در رشته‌هاي بهترين فيلم، بهترين فيلمنامه و بهترين بازيگر زن برنده سيمرغ بلورين شد.
خبرگزاري مهر

انتهای پیام /

 
   
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com