1 2 3 4
5 6 7
9 8
جستجو درعناوين خبری
  بگرد
جستجوی پيشرفته | راهنما
آخرين رويدادها سينمايی
گزارشات
مصاحبه ها
نقدها و مقالات
اخبار فيلم
فيـــلمهای در دست توليد
محصولات آينده سوره
اخبار هنرمندان
اخبار جشنواره ها
اخبار اصناف سينمايی
اخبار دفاتر تهیه و توليد
اخبار سينمای جهان
روزشمارسینما
خبرگزاری ها
 تعداد بازديد : 357  تاريخ مخابره خبر:  ۷/۳/۱۳۸۲  نوع : نقد
 کد خبر : 138203110101  ساعت مخابره خبر: ۱۰:۰۷:۱۳
    ۱۳۸۲/۰۳/۰۷                              تاريخ نشر خبر :  
 

بد و خوب فيلمي به نام تيك

بدون خلاصه

محتوا: بد- موضوع فيلم «تيك» كاملاُ آشناست. مردي كه با زني، به عنوان همسر دوم، ازدواج كرده است، متوجه بارداري همسرش مي شود اما نمي خواهد بچه به دنيا بيايد. اين، آغاز جبهه گيري و اختلاف آنها و تبديل شدنشان به دو قطب مخالف يكديگر است. اين موضوع آشنا بارها در سينما تكرار شده است و نمونه سال هاي اخيرش هم فيلم «شوكران» است. بنابراين در «تيك» با موضوعي تكراري مواجهيم. از اين منظر، فاقد جذابيت لازم براي جلب مخاطب و ورود به قضايي متفاوت (به واسطه دوستان) است. مضمون: خوب- اما موضوع تكراري فيلم «تيك» به مدد گسترش شاخ و برگ هاي روايت و ورود به مسير تازه اي در روايت از طريق مضموني نو، به نتايجي - تا اندازه اي - متفاوت دست يافته است. اين مضمون نو،‌ پرداختن به مسئله «قدرت» است. در نوع روايت فيلم، اختلاف ميان حبيب پورسعيد (با بازي ابوالفضل پورعرب) و همسر دومش سپيده بديعي (با بازي هيلا اكراني) از حد اختلاف خانوادگي يك فرد را با فردي ديگر درمي گذرد. در واقع، حبيب به عنوان كسي كه رسيدن به قدرت برايش در صدر تمايلات و اهدافش قرار دارد،‌ هر چيزي را كه بر سر راهش قرار بگيرد نابود مي كند. حبيب پورسعيد، نماينده آن بخش از نيروهاي درون آدمي است كه نشئگي قدرت را با هيچ چيز ديگر عوض نمي كنند. هم از اين روست كه حاضر است جنين موجود در شكم همسرش را قرباني مطامع قدرت طلبانه خود كند. حتي، بر سر پدرزنش هم كلاه بگذارد و براي رسيدن به قدرتي مطلق و مستقل، او را دور بزند و از راه ميان بر مسيرش را كوتاه تر كند. از اين منظر فيلم «تيك» در جايگاه متفاوتي قرار مي گيرد. در حقيقت طرح داستاني فيلم، بهانه اي مي شود براي پرداختن به وجوهي از موقعيت حبيب پورسعيد كه مي تواند بخشي از اقشار جامعه را نمايندگي كند. ساختار: الف: عنوان بندي خوب و بد- عنوان بندي فيلم «تيك» نسبت به بسياري از آثاري كه در سال هاي اخير- و البته سال هاي متأخر- ديده ايم، كاملاً متفاوت است. اين نكته، نشان از حسن سليقه فلاح پور دارد. در اين عنوان بندي، دوربين از روي اجزايي از يك تابلوي نقاشي غير متعارف كه بيشتر به نقاشي هاي اكسپرسيونيستي شباهت دارد، عبور مي كند. نام هاي افراد به صورت كشيده و داراي اعوجاج ظاهر و ناپديد مي شوند. موسيقي نيز حالتي وهم انگيز دارد. مجموعه اين عناصر موجب مي شود تا حسي غريب و غيرقابل پيش بيني كه فضايي هول انگيز را نويد مي دهد در مخاطب به وجود بيايد. اين عنوان بندي زيبا گوياي اين نگاه است كه با فيلمي وهم انگيز، رازآلود، دلهره آور و حتي پسيكودرام مواجه خواهيم شد. با شروع فيلم و گسترش رويدادها اين تصور رنگ مي بازد و درمي يابيم كه عنوان بندي چندان با مضمون فيلم همخواني ندارد. ب: فرم بصري خوب- فيلم «تيك» از نظر فرم بصري، نمونه اي به اصطلاح شسته رفته است. به لحاظ صحنه پردازي - با توجه به فضاي داستان - فيلم در مكان هايي شيك و مناسب با موقعيت اجتماعي شخصيت ها روي مي دهد. كوشش ملك جهان خزائي نيز صرف ملموس بودن همين مكان ها شده است. همچنين حضور غيرمستقيم تابلوهايي كه به سبك اكسپرسيونيست نزديكند بر در و ديوار چند مكان، تأكيدي بر وجوه دروني شخصيت اصلي است. از نظر دكوپاژ (نمابندي) نيز كوشش اسماعيل فلاح پور، معطوف به ايجاد فرم بصري متفاوتي بوده است. همچنين، استفاده از تصاوير حركت آهسته (اسلوموشن) در نماهايي كه چندان هم كليدي نيستند (نظير عبور مرد ژوليده و حركات دست او حين پخش پوسترهاي مختلف بر آن چسبانده شده) فيلم را از حالت يك روايت داستاني صرف با الگوهاي روايي معمول، دور كرده و به آن ويژگي تازه اي بخشيده است. پ: فيلمنامه فريدون فرهودي در «تيك» موفق به مي شود منطق درست روابط علت و معلولي حوادث را سازماندهي كند بي آنكه به اصطلاح «گاف» ي وجود داشته باشد. بله مي دانيم كه اين نكات جزو بديهات فيلمنامه نويسي است اما نگاهي به انبوهي از توليدات سال هاي اخير بيندازيد تا ببينيد كه در ده ها صحنه از يك فيلم، توجيه يك حركت، يك عمل و يك نگرش بديهي ترين حالات ناديده گرفته شده است. فرهودي در فيلمنامه «تيك» انصافاص ديالوگ هاي خوبي نوشته. نمونه اش فصل گفت و گوي محضردار با حبيب است كه كاملاً دراماتيك، اطلاع دهنده، افشاكننده و تا اندازه اي پينگ پنگي است. د: بازي ها بد- به گمان من، متأسفانه انتخاب نابجاي بازيگران نقش هاي اصلي لطمه اي جدي به فيلم زده است. نه ابوالفضل پورعرب و نه هيلا اكراني قانع كننده به نظر نمي رسند. پورعرب،‌ نشاني از آن شور و انرژي پيشين را ندارد؛ نه فقط در اين فيلم كه در بسياري از ديگر بازي هايش. خانم اكراني هم كه چيزي از پيشينه شان نمي دانم اصلاً بازيگر به نمي رسد. به برخي صحنه ها كه دستانشان در كادر ديده مي شنود دقت كنيد، كف دست راستش باز است و انگشتانش را به شكلي غيرحرفه اي و در حالتي غيرطبيعي از يكديگر باز نگاه داشته است. عدم توانايي در بيان درست، لحن مصنوعي و ايجاد كشيدگي هاي غيرطبيعي در آواها از ديگر ايرادهاي بازي او در «تيك» است. خوب- در مقابل، بازي رويا تيموريان و عباس اميري به قدر كافي قانع كننده است. تيموريان همچون هميشه با موفقيت از پس ايفاي نقش برمي آيد و عباس اميري هم گرچه دقايق كوتاهي در فيلم ديده مي شود، اما در نقش جا مي افتد. البته ساير بازيگران نقش هاي فرعي نيز به همين گونه مؤثرند. نمونه اش هم بازيگر نقش محضردار.
انتهای پیام /

 
  نويسنده نقد : محمدرضا باباگلي  
 
    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com