داستان درباره مرد سالخوردهاي بنام منفرد است كه سالهاست تنها زندگي ميكند و بازنشسته است. او به شدت با تنهايي و روزمرگي خود در كشمكش است و تلاشش براي بازگشت به شغل سابقش فايده اي ندارد تا اينكه روزي تصميم ميگيرد به شهر بيايد و دوست قديمي خود را كه حدود 30سال است او را نديده پيدا كند. منفرد در يك هتل اقامت ميكند و در آنجا با يك دختر آشنا مي شود و اين ارتباط در ادامه منجر به يك دوستي جديد و استحاله منفرد در نگاه به زندگي مي شود.
|