سازمان سوره ايميل اخبار سينمايي جشنواره سينما صفحه اصلي
جزييات اصلی
تمام عوامل
شركت تهيه كننده
( ) تمام جشنواره ها
( ) جشنواره داخلی
( ) جشنواره خارجی
( ) ديدگاه عوامل فيلم
( ) خلاصه داستان فيلم
تمام رويدادها
 به تفکيک اصناف
 به تفکيک هنرمندان
 به تفکيک جشنواره
 به تفکيک دفاتر توليد
( ) آلبوم عكس
( ) عكس های  فيلم 
( ) عکس های پشت صحنه
( ) پوستر
( ) گزيده سكانس
( ) محل فيلمبرداری
( ) مسائل فنی
( ) سايت های اختصاصی


   زمهرير( 1388)

خلاصه داستان :
«آسيدعلي» فرمانده بزرگ جنگ كه «سيامك فردا» روشنفكر و نويسنده و محقق را در جنگ راهبري و اميري مي‌كرده است به گونه‌اي كه سيامك «مهدي» شده و ارادتش شمس و مولانايي بوده است و مانده. در بهترين جاي ذهن او نقش داشته است به گونه‌اي كه «سيامك» يا همان «مهدي فردا» پس از شهادت، به تنها دختر چهار ساله‌اش كه «آتيه» نام دارد و اينك 24 ساله است را وصيت كرده كه هر وقت دچار مشكل شد نزد فرمانده‌اش آسيدعلي برود. دختر كه فيلمساز است و اهل خرد و تحليل به وصيت پدرش عمل نمي‌كند. بي‌آنكه آسيدعلي را بشناسد يا بداند نفي‌اش مي‌كند و معتقد است اعتقاد پدرش به بيست سال پيش برمي‌گردد و امروزي نيست. به اصرار مادر دردمندش كه هجر پدر او را شكسته، به سراغ آسيدعلي مي‌رود. اما نمي‌يابدش. نيافتن و نبودن آسيدعلي دختر را بيشتر متمايل به پيگيري مي‌كند و مي‌گردد و مي‌يابد و وقتي مي‌يابد او شبيه هيچ كدام از تصورات دختر نيست و همان تازگي را دارد كه بيست سال پيش براي پدر داشته است. اما لب‌بسته و دل‌خسته فقط مي‌شنود اما نمي‌گويد و آتيه مي‌خواهد بداند پس «آسيدعلي» اينك بايد بگويد نه بشنود. كه به اصرار دختر مي‌گويد. اما گفتنش را تحملي بايد و شنوايي گوش. نه گوش سر كه گوش دل كه گوش جان. و جان جلا مي‌يابد به عشق. به آغاز. آغازي عاشقانه از حقيقت. دريافت. مكاشفه.

    خانه |  درباره ما  |  تماس با ما  |  قوانین و مقررات  |  منابع |  جشنواره سينما |  خبر  
  كليه حقوق اين سايت براي sourehcinema.com محفوظ ميباشد
Copyright © 2003-2016 SourehCinema.com All rights reserved
توسعه دهندگان سايت  Email: info@sourehcinema.com